|
دو شنبه 29 دی 1393برچسب:عشق,دوست داشتن,بی وفایی,جدایی,ناامیدی,دپرس بودن, :: 1:12 :: نويسنده : saeed mousavi
ترشحات خوبی هایت
برچسبها: عاشق بی جان, متن های عاشقانه, داستان عاشقانه, asheghebijan, من با تو تاريخ : پنجشنبه 6 شهریور1393 | 16:35 | نویسنده : سعید
از اعماق رویاهایم ،فریادهایم را سکوت میکنم برچسبها: عاشق بی جان, متن های عاشقانه, داستان عاشقانه, asheghebijanد, خدا تاريخ : سه شنبه 21 مرداد1393 | 17:47 | نویسنده : سعید
طناب دار جلو چشام یه چهار پایه چوبی کهنه میرقصه زیر پاهام رفیقام قاطی دشمنام، نمیشه تشخیص دادشون از هم مثل ضربه هایی که زده بودم نا منظم و پشت سر هم میاد جلو یه نفر با یه پارچه رو سر یه ادم ترسو که داره فکرای زیادی توی سر نگاهش قفل تو چشام خالی میشه زیر پاهام یکم سر و صدا تــــــــــــــــــــمــــــــــــــــــــــــــام
برچسبها: عاشق بی جان, متن های عاشقانه, مسخ, آخر خط, asheghebijan تاريخ : سه شنبه 24 تیر1393 | 11:43 | نویسنده : سعید
و رویای ما به حقیقت پیوست ، قلبهای ما به هم پیوست و زندگی آغاز شد… این مطلب از سایت دفتر عشق کپی شده برچسبها: عاشق بی جان, متن های عاشقانه, نویسنده, کمک, asheghebijan تاريخ : دوشنبه 19 خرداد1393 | 10:13 | نویسنده : سعید
ایـن روزهــا.... برچسبها: عاشق بی جان, متن های عاشقانه, وبلاگ جدید, حسین پناهی, asheghebijan تاريخ : دوشنبه 18 فروردین1393 | 11:5 | نویسنده : سعید
باز هم که رفتی و تنهایی من سر به فلک کشیده است باز هم که نیستی و اشکهایم سیل مانند مرا به زیر کشیده است باز هم که سوختی و باز برای شمع شدن پشیمان شده ام باز هم که یادت امانم را بریده است باز هم که غصه دارم در قلب تاریکم از نبود تو باز هم که نمیشنوم صدای دلنشینت را در خانه سوت و کورم باز هم که گم شدی در خاطره ها وچشمم از دیدن عکس تو سیر نمیشود سالهاست که رفتی ولی هر روز اینها را تکرار میکنم شاید بشنوی ،بفهمی،احساس کنی در واقعیت نه ولی انتظار امدنت در خوابم را که میتوانم داشته باشم باز هم که بغض و بعد ..............مثل همیشه
برچسبها: عاشق بی جان, متن های عاشقانه, تنهایی, تنها ماندم, asheghebijan تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند1392 | 18:45 | نویسنده : سعید
خدایا یه چیزی میگم ناراحت نشو ، دنیات ته نامردیه. (دلگیرم)
برچسبها: عاشق بی جان, متن های عاشقانه, نامردی, asheghebijan تاريخ : چهارشنبه 9 بهمن1392 | 19:42 | نویسنده : سعید
لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...
صفحه قبل 1 صفحه بعد |